هوش هیجانی چیست به همراه تست EQ
هوش هیجانی (EI) یا (EQ) در واقع توانایی مدیریت احساسات خود و درک احساسات افراد اطرافتان است. احساسات اطلاعات مهمی درباره خود و دیگران به شما می‌گویند که درک آنها موجب مدیریت بهتر و ارتباط بهتر می‌شود.
عناصر کلیدی هوش هیجانی:
1. خودآگاهی
توانایی شما برای مدیریت احساسات اصلی مانند خشم، غم، ترس و شادی اغلب به کیفیت و ثبات تجربیات عاطفی اولیه زندگی شما بستگی دارد.
اگر مراقب اصلی شما به عنوان یک کودک، احساسات شما را درک کرده و برای آنها ارزش قائل بوده، احتمالاً احساسات شما به دارایی های ارزشمندی در زندگی بزرگسالی تبدیل شده است.
اما، اگر تجربیات عاطفی شما به عنوان یک کودک گیج کننده، تهدید کننده یا دردناک بوده است، احتمالا مادام سعی می‌کنید از احساسات خود فاصله بگیرید.
اما اینکه بتوانید با احساسات خود ارتباط برقرار کنید – ارتباط لحظه به لحظه با تجربه احساسی در حال تغییر خود – کلید درک اینکه چگونه احساسات بر افکار و اعمال شما تأثیر میگذارد است.
خودآگاهی کمک می‌کند تا مشغله فکری شما را به سمت درک لحظه، احساسات فیزیکی و عاطفی سوق داده شود و چشم اندازی بزرگتر از زندگی به ارمغان می‌آورد. خودآگاهی در واقع شما را آرام و متمرکز می‌کند و در این فرآیند باعث تقویت هوش هیجانی می‌شود.
2. خودتنظیمی
برای اینکه بتوانید هوش هیجانی خود را درگیر کنید، باید بتوانید از احساسات خود برای تصمیمات سازنده در مورد رفتار خود استفاده کنید.
به زمانی فکر کنید که استرس بر شما غلبه کرده است. آیا فکر کردن یا تصمیم گیری منطقی آسان بود؟ احتمالا نه. وقتی بیش از حد تحت استرس قرار می‌گیرید، توانایی شما برای تفکر واضح و ارزیابی دقیق احساسات – خود و دیگران – به خطر می‌افتد.
احساسات اطلاعات مهمی هستند، اما در مواجهه با استرسی که ما را از منطقه آسایش خود خارج می‌کند، می‌توانیم غرق شویم و کنترل خود را از دست بدهیم.
با توانایی مدیریت استرس و حضور عاطفی، می‌توانید یاد بگیرید که اطلاعات ناراحت‌کننده را دریافت کنید بدون اینکه اجازه دهید بر افکار و خودکنترلی شما غلبه کند.
شناخت کامل احساسات و علائم آن به تقویت هوش هیجانی در دو جهت خودآگاهی و خودکنترلی کمک می‌کند، از این طریق شما مسیری واضح تر برای کنترل احساسات دارید.
به عنوان مثال شما می‌توانید با خواندن مقاله علائم اضطراب و استرس چیست؟ می‌توانید این احساسات را بهتر بشناسید.
3. آگاهی اجتماعی
آگاهی اجتماعی شما را قادر می‌سازد تا نشانه های عمدتاً غیرکلامی را که دیگران دائماً برای برقراری ارتباط با شما استفاده می‌کنند، شناسایی و تفسیر کنید.
این نشانه‌ها به شما اجازه می‌دهد بفهمید که دیگران واقعاً چه احساسی دارند، وضعیت عاطفی آنها چگونه لحظه به لحظه تغییر می‌کند و چه چیزی واقعاً برای آنها مهم است.
وقتی گروهی از افراد نشانه های غیرکلامی مشابهی را ارسال می‌کنند، می توانید پویایی قدرت و تجربیات عاطفی مشترک گروه را بخوانید و درک کنید. به طور خلاصه، شما همدل هستید و از نظر اجتماعی راحت هستید.
برای ایجاد آگاهی اجتماعی، باید اهمیت خودآگاهی را در فرآیند اجتماعی تشخیص دهید. آگاهی اجتماعی مستلزم حضور شما در لحظه است. شما در واقع باید به جای کنار گذاشتن افکار دیگران و تمرکز بر خود به تعامل بیشتر با اهداف اجتماعی خود ادامه دهید.
توجه به دیگران از خودآگاهی شما نمی‌کاهد. با صرف زمان و تلاش برای توجه واقعی به دیگران، در واقع بینشی در مورد وضعیت عاطفی خود و همچنین ارزش ها و باورهای خود به دست خواهید آورد. برای مثال، اگر از شنیدن نظرات دیگران احساس ناراحتی می کنید، چیز مهمی در مورد خودتان یاد گرفته اید.
4. مهارت های اجتماعی
ارتباط خوب گرفتن با دیگران فرآیندی است که با آگاهی عاطفی و توانایی شما برای تشخیص و درک آنچه دیگران تجربه می‌کنند آغاز می‌شود. هنگامی که آگاهی عاطفی وارد بازی شد، می‌توانید به طور موثر مهارت های اجتماعی/عاطفی بیشتری را توسعه دهید که روابط شما را موثر تر، پربارتر و رضایت بخش تر می‌کند.
بخش عاطفی مغز شما همیشه فعال است، حتی اگر پیام های آن را نادیده بگیرید؛ دیگران این کار را نمی کنند. شناخت پیام‌های غیرکلامی که برای دیگران ارسال می‌کنید می‌تواند نقش مهمی در بهبود روابط شما داشته باشد.
از شوخ طبعی و بازی برای از بین بردن استرس استفاده کنید. شوخ طبعی، خنده و بازی پادزهرهای طبیعی برای استرس هستند. آنها بار دوش شما را کاهش می‌دهند و به شما کمک می کنند همه چیز را در چشم انداز خود نگه دارید.
خنده سیستم عصبی شما را به تعادل می‌رساند، استرس را کاهش و شما را آرام می‌کند، ذهن شما را تیزتر و شما را همدل تر می‌کند.
یاد بگیرید که تعارض را فرصتی برای ارتباط گرفتن با دیگران بدانید. تعارض و اختلاف در روابط انسانی اجتناب ناپذیر است. دو نفر نمی‌توانند همیشه نیازها، نظرات و انتظارات یکسانی داشته باشند.
با این حال، این نباید چیز بدی باشد. حل تعارض به روش های سالم و سازنده می‌تواند اعتماد بین افراد را تقویت کند. وقتی تعارض به عنوان تهدید یا تنبیه تلقی نشود، آزادی، خلاقیت و امنیت را در روابط تقویت می‌کند
تاثیر هوش هیجانی بر زندگی شخصی و حرفه ای افراد
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند احساس خود، معنای آن احساسات و چگونگی تأثیر آن احساسات بر رفتار خود و به نوبه خود بر سایر افراد را تشخیص دهند.
“مدیریت” احساسات دیگران کمی سخت تر است و شما نمی‌توانید احساسات یا رفتار دیگران را کنترل کنید. اما اگر بتوانید احساسات پشت رفتار آنها را شناسایی کنید، درک بهتری از اینکه آنها از کجا می‌آیند و چگونه می‌توانید به بهترین شکل با آنها ارتباط برقرار کنید، خواهید داشت.
هوش هیجانی بالا با مهارت های اجتماعی قوی، به ویژه در زمینه های مدیریت تعارض و ارتباطات و دیگر مهارت های حیاتی در محل کار همپوشانی دارد.
کارمندانی که می‌توانند احساسات خود را کنترل کنند، اغلب می‌توانند از تصمیم گیری های تکانشی اجتناب کنند و قبل از اینکه اقدامی کنند به طور عینی فکر می کنند.
همدلی و درک بخش مهمی از کار تیمی است. اینکه بتوانید رفتار کسی را به یک احساس اساسی نسبت دهید به شما کمک می‌کند روابط را مدیریت کنید و باعث می‌شود دیگران احساس کنند شنیده می‌شوند.
در سطح فردی، آگاهی از احساسات خود اولین قدم برای کنترل آن احساسات است. تشخیص اینکه چه احساسی دارید و چرا به شما کمک می‌کند تا با آن احساسات کنار بیایید و سپس به روشی سازنده به جلو حرکت کنید.
رهبران مؤثر اغلب از نظر احساسی باهوش هستند. در محل کار، برای رهبران مهم است که خودآگاه باشند و بتوانند مسائل را به طور عینی ببینند.
این به درک نقاط قوت و ضعف شما و رفتار با فروتنی تبدیل می‌شود. این باید با همدلی متعادل شود، چرا که کارمندانی که در محل کار احساس قدردانی و ارزشمندی می‌کنند، نه تنها شادتر، بلکه مفیدتر نیز هستند.
در زندگی شخصی نیز ما با هوش هیجانی می‌توانیم ارتباط بهتری با شریک، همکار و اقوامم، خود داشته باشیم، که تمامی اینها کنار هم برای ما زندگی با آسایش بیشتر به ارمغان می‌آورد.
چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم؟
خوشبختانه، شما می توانید مهارت های EI خود را با کمی تفکر و تمرین بهبود بخشید:
سعی کنید واکنش های خود را نسبت به احساسات کاهش دهید – دفعه بعد که احساس عصبانیت کردید، سعی کنید قبل از کلنجار با آن بنشینید و فکر کنید که چرا عصبانی هستید؟ کسی شما را ناراحت کرده؟ به نظر شما چه احساسی در زیر رفتار آنها وجود داشت؟
به نقاط قوت و ضعف خود فکر کنید. هیچ کس در همه چیز خوب نیست، و این اشکالی ندارد! خودتان را بشناسید و بدانید چه زمانی باید کمک بخواهید – یا پیشنهاد دهید.
تلاش کنید تا بفهمید مردم چگونه صورت غیرکلامی با هم در ارتباط هستند.
اگر از کسی می‌خواهید در پروژه‌ای به شما کمک کند، اما مردد به نظر می‌رسد، متوجه شوید که ممکن است احساس سردرگمی کنند یا از پیش‌زمینه و درک متفاوتی نسبت به خودتان آمده‌اند. مهم است که قبل از حرکت به جلو، آن را تأیید و به آن رسیدگی کنید.
روی برقراری ارتباط موثر و آشکار کار کنید. اطمینان حاصل کنید که ویژگی اصلی شما واضح است، اطلاعاتی را که مربوط به شخصی که با او صحبت می‌کنید حذف کنید، و زمانی او صحبت می‌کند توجه کامل خود را روی او در آن لحظه متمرکز کنید.
تست EQ
تست های مختلف و زیادی در دنیای اینترنت برای حسب مقدار تقریبی هوش هیجانی وجود دارد. اما بهترین کار برای تست EI خود مراجعه به یک متخصص است.
شما می‌توانید برای تست هوش هیجانی خود به ما در کلینیک روانشناسی کریمی نسب مراجعه کنید، تا توسط افراد متخصص آزموده شوید.
دیدگاهتان را بنویسید