فردی که یک برگه تست نیازهای گلاسر را در روبه روی خود دارد و در حال فکر کردن به پاسخ هاست

تست نیازهای گلاسر چیست؟

تست نیازهای گلاسر که بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر روانشناس آمریکایی، شکل گرفته است؛ یکی از انواع تست‌های روانشناسی است که از آن برای شناسایی نیازهای اساسی افراد استفاده می‌شود.

با کمک این تست شما درباره خود و نیازهای خود شناخت بهتری پیدا می‌کنید و این به شما کمک می‌کند که درک کنید چه شغلی، دوست یا شریک و انتخاب‌هایی برای شما مناسب‌تر است.

در ادامه درباره این تست و نظریه انتخاب ویلیام گلاسر بیشتر توضیح می‌دهیم.

نظریه انتخاب ویلیام گلسر

ابتدا برای اینکه تست نیازهای اساسی و نحوه کارکرد آن را درک کنید باید با تئوری انتخاب بیشتر آشنا شوید.

تئوری های زیادی در مورد رفتار انسان‌ها وجود دارد، اما برخی از مشاوران و روانشناسان، نظریه انتخاب را بر سایر شیوه های انگیزشی ترجیح می‌دهند و از آن در نحوه درمان و مشاوره کمک می‌گیرند. اما تئوری انتخاب چیست، چه تفاوتی با تحلیل رفتار شناختی دارد و چگونه بر افراد تأثیر می گذارد؟

نظریه انتخاب اولین بار توسط دکتر ویلیام گلاسر مطرح شد. این نظریه بر کنترل فرد بر احساسات و اعمال خود تأکید دارد. نظریه ویلیام گلاسر این مفهوم را می‌آموزد که همه رفتارها انتخاب می‌شوند. در واقع این تئوری درباره این است که تمام رفتارهای انسانی ناشی از تمایل او به ارضای پنج نیاز اساسی انسان است:

  1. نیاز به دوست داشته شدن و پذیرفته شدن
  2. نیاز به قدرتمند بودن
  3. نیاز به آزاد بودن
  4. نیاز به تفریح
  5. نیاز به بقا

نظریه ویلیام گلاسر استدلال می‌کند که هر کاری که ما انجام می‌دهیم برای برآوردن یک (یا چند) تا از این پنج نیاز اساسی است.

شناخت این نیازها و تمایل ما به آنها کمک می‌کند که ما کنترل بیشتری روی خود داشته باشیم که در نتیجه آن بتوانیم انتخاب‌های مسئولانه و بهتر داشته باشیم. تئوری انتخاب توصیه می‌کند که برای داشتن روابطی سالم و موثر باید هفت عادت ارتباطی را بپذیریم. اینها شامل:

  • حمایت کردن
  • دلگرم کردن
  • گوش دادن
  • پذیرفتن
  • اعتماد کردن
  • احترام گذاشتن
  • مذاکره کردن درباره اختلافات

از طرف دیگر، نظریه انتخاب هفت عادت جداکننده را آشکار می‌کند که روابط را از بین می‌برد. این عادات مهم تئوری انتخاب برای کنترل افراد استفاده می‌شود و در نهایت منجر به سوء تفاهم و رنجش می‌شود. آنها عبارتند از:

  • انتقاد کردن
  • سرزنش کردن
  • شکایت کردن
  • آزار دادن
  • تهدید کردن
  • تنبیه کردن
  • رشوه دادن، پاداش برای کنترل

همه ما انتخاب می‌کنیم که از عادات اتصال یا قطع ارتباط در روابط خود استفاده کنیم. روابط شاد و مثبت از انتخاب عادت‌های ارتباطی به وجود می‌آیند.

10 اصل تست نیازهای گلاسر

تست نیازهای گلاسر از 10 اصل نظریه انتخاب پیروی می‌کند. این اصول بر موارد زیر تاکید می‌کنند:

اصل اول:

انسان ها فقط می‌توانند رفتار خود را کنترل کنند.

اصل دوم:

تمام چیزی که ما از دیگران می‌گیریم یا به آنها می‌دهیم اطلاعات است.

اصل سوم:

تمامی مشکلات روانی طولانی از مشکلات در روابط نشئت می‌گیرند.

اصل چهارم:

ما در طول زندگی باید حداقل یک رابطه رضایت بخش داشته باشیم.

اصل پنجم:

گذشته ارتباط زیادی با شخصیت فعلی ما دارد، اما ما را زندانی و محدود نمی‌کند.

اصل ششم:

ما توسط پنج نیاز اساسی و ژنتیکی خود هدایت می‌شویم.

اصل هفتم:

ما این نیازها را با ساختن “دنیایی مرفه” برآورده می‌کنیم.

اصل هشتم:

همه رفتارهای انسانها شامل چهار جزء: کنش، احساس، تفکر و فیزیولوژی است.

اصل نهم:

تشخیص اینکه همه ما رفتار خود را کنترل می‌کنیم، آزادی را برای ما به ارمغان می‌آورد.

اصل دهم:

ما فقط “کنترل مستقیم” بر روی تفکر و عملکرد خود را داریم، اما می‌توانیم کنترل غیرمستقیم بر احساس و فیزیولوژی را از طریق آنها بدست آوریم.

دنیای مرفه

تست نیازهای اساسی

نظریه‌های ویلیام گلاسر بر مفهوم دنیای باکیفیت یا مرفه تاکید دارند. دنیای باکیفیت جایی در ذهن است که مردم تصاویر ذهنی از آنچه که مهم می‌دانند را در آن ذخیره می‌کنند. آنها ممکن است تصاویر مکان‌ها، چیزها، باورها و افرادی را که برایشان مهم است ذخیره کنند.

گلاسر معتقد بود که تصاویر در دنیای کیفیت افراد به آنها احساس خوبی می‌دهد و حداقل یک نیاز اساسی را برآورده می‌کند. این تصاویر نیازی به هماهنگی با استانداردهای جامعه ندارند و برای هر فرد منحصر به فرد است. ایده ما از زندگی کامل در دنیای باکیفیت قرار دارد.

دنیای درک شده

بدیهی است که واقعیت در دنیای باکیفیت قرار ندارد. تئوری انتخاب بیان می‌کند که ما دنیای واقعی را از طریق ادراکات خود تجربه می‌کنیم. ما اطلاعات را از حواس پنجگانه خود جمع آوری می‌کنیم و سپس آن را از فیلتر دانش کل خود عبور می‌دهیم.

فیلتر دانش کل شامل همه چیزهایی است که ما در طول زندگی خود تجربه کرده‌ایم. وقتی با اطلاعات جدیدی مواجه می‌شویم باید تصمیم بگیریم. ما میتوانیم:

  1. اطلاعات را نادیده بگیریم.
  2. باور کنیم که اطلاعات ممکن است معنی دار باشند و نیاز به بررسی بیشتر دارند.
  3. تصمیم بگیریم که اطلاعات معنی دار هستند و آن را به فیلتر ارزش گذاری بسپاریم.

به اطلاعاتی که از فیلتر ارزش گذاری عبور می‌کنند، یک ارزشی اختصاص داده می‌شود:

  1. اطلاعات لذت بخش ارزش مثبتی دارد
  2. به اطلاعات ناخوشایند یکارزش منفی اختصاص داده می‌شود
  3. اطلاعاتی که در این بین قرار می‌گیرند خنثی تلقی می‌شوند

این فرآیند بسیار شخصی است. دیدگاه‌های ما می تواند به شدت با دیدگاه‌های همسالانمان متفاوت باشد. گلاسر معتقد بود جهان درک شده ما همان چیزی است که ما آن را واقعیت می‌دانیم. این جهان می‌تواند:

  1. بر اساس متغیرهای مختلفی از جمله جنسیت، سن، تحصیلات و تجربه متفاوت باشد.
  2. منحصر به فرد برای هر فرد باشد.
  3. با جمع آوری اطلاعات جدید، دائماً در حال تغییر باشد.
  4. احتمالاً نادرست باشد (اما در آن زمان درست به نظر برسد)

تست نیازهای گلاسر چگونه کار می‌کند؟

تست نیازهای اساسی یا تست نیازهای گلاسر در واقع برای آموزش دادن به افراد برای تغییر اعمال و افکارشان است که می‌تواند بر احساسات آنها و نحوه واکنش بدنشان به استرس یا دیگر محرک ها یا همان اطلاعات تأثیر بگذارد.

این تست به شما کمک می‌کند تمایلات خود را بشناسید و نگاهی واضح تر به دنیای باکیفیت خود و همچنین دنیای واقعیت داشته باشید.

در روانشناسی امروز، با کمک نظریه انتخاب، تست نیازهای گلاسر و واقعیت درمانی، وقت خود را صرف رفتار  و عملکردهای گذشته نمی‌کنید؛ بلکه از شما خواسته می‌شودکه روی زمان حال (واقعیت) تمرکز کنند. روانشناسان می‌خواهند تغییراتی را که ممکن است در رفتار شما ایجاد کنند، که به شما کمک کند آنچه را که از زندگی خود می‌خواهید (یا تصوری که از دنیای با کیفیت خود دارید) بدست آورید.

گلاسر همچنین مفهوم رفتار کل را توسعه داد. رفتار کل از چهار جزء تشکیل شده است که عبارتند از:

  • عملکرد
  • تفكر
  • احساس
  • فیزیولوژی

افراد فقط می ‌وانند نحوه رفتار و تفکر خود را کنترل کنند. برای تغییر مستقیم واکنش‌های فیزیولوژیکی (مانند حملات پانیک) یا احساسات، نمی‌توانیم کاری انجام دهیم. با کنترل مستقیم اجزای عمل و تفکر، فیزیولوژی و احساسات ما نیز تغییر می‌کند. در واقع تغییرات مستقیم در افکار و اعمال باعث تغییرات غیرمستقیم در آن زمینه‌ها می‌شود.

تست نیازهای گلاسر افراد را تشویق می‌کند تا روابطی ایجاد کنند که “جهان های با کیفیت” را برای ایجاد همکاری و ارتباط با دیگران ایجاد کند.

شما پس از انجام تست نیازهای اساسی احتمالا به سمت واقعیت درمانی سوق پیدا کنید.

واقعیت درمانی

واقعیت درمانی یک نوع تراپی است که با استفاده از اصول تئوری انتخاب ایجاد شد. هدف اصلی واقعیت درمانی این است که مراجع تصمیمات انطباقی بگیرد که به او کمک کند نیازهای اساسی انسانی خود را برآورده کنند.

ویلیام گلاسر فی نفسه به بیماری روانی اعتقاد نداشت. در عوض، مشکلات را به عنوان نتیجه اهداف محقق نشده می‌شناخت. او معتقد بود که بیماری روانی بیانگر ناراحتی است. از آنجایی که تئوری انتخاب به اینجا و اکنون می‌پردازد، از مراجع خواسته می‌شود که به جای تکرار تجربیات گذشته، بر زمان حال تمرکز کند.

واقعیت درمانی بر رابطه مراجعه کننده و تراپیست تأکید دارد. تصور می‌شود که واقعیت درمانی به عنوان الگویی برای سایر روابط در زندگی مراجع عمل می‌کند.

در واقع، گلاسر معتقد بود که بسیاری از مشکلات روانی بخاطر مشکلات در روابط هستند. وظیفه تراپیست نیز این است که مراجع را به سمت انتخاب هایی هدایت کند که مثبت ترین نتایج بین فردی را به همراه داشته باشد.

واقعیت درمانی یک رویکرد حل مسئله است. یک مراجعه کننده باید درک کند که رفتار فعلی آنها بی اثر است و برای تغییر آن برای بهتر شدن باید تلاش کند و اینگونه به اهداف خود می‌رسند. مراجعه کننده موفق یاد می‌گیرد که مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و متعهد شود که رفتار انطباقی بیشتری را اعمال کند.

واقعیت درمانی برای مشکلات متعددی از جمله اعتیاد و سایر اختلالات رفتاری موثر است. همچنین واقعیت درمانی بیشترین موفقیت را در کمک به نوجوانان برای رفع مشکلات رفتاری در مدرسه و جامعه نشان داده است.

برای دریافت نوبت واقعیت درمانی خود همین حالا اقدام کنید.

خلاصه نظریه انتخاب و تست نیازهای گلسر

در ساده‌ترین شکل خود، نظریه انتخاب ویلیام گلسر بیان می‌کند که ما برای برآوردن نیازهای اساسی خود تصمیم می‌گیریم. فرض بر این است که انسان‌ها تمایل به انتخاب‌هایی دارند که احساس می‌کنند برای خودشان مفید خواهد بود.

متأسفانه، این بدان معنا نیست که تصمیمات نادرست به نتایج ضعیف تری منجر نمی‌شود. با این حال، مشخص شده است که  تست نیازهای اساسی و واقعیت درمانی می‌تواند به افراد کمک کند تا توانایی های حل مسئله خود را بهبود بخشند.

به اشتراک گذاشتن این پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *